دینامیک:
برگ برنده کیا تیم مهندسان استرالیایی آن است که به آنها پارامترهای تعلیق و قطعات (فنر، میراگر، بوش و میله) داده می شود تا از بین راه ها و سلیقه های محلی تغییر شکل دهند.
مزدا با یک گزینه جعبه دنده دستی شش سرعته ارزان قیمت 1000 دلاری در دسترس است، اما کیا فقط خودکار است.
هر دو اتومبیل که در اینجا آزمایش شده اند دارای شیفت تعویض هستند که پشت چرخ نصب شده و حالت های دستی محدود را کنترل می کنند و هر دو دارای دکمه های اسپورت هستند که به گیربکس می گویند دنده های پایین تر را برای افزایش پاسخ نگه دارد.
موتور کیا به دلیل شکل نمودار گشتاور، از لحاظ عضلانی بیشتر و از قدرت پایین کشیدن بیشتری برخوردار است و با توجه به وزن تقریباً یکسان دو ماشین (مزدا 6 کیلوگرم سنگین تر است) یک مشت زننده است.
جعبه DCT آن در جابجایی سریع آتش هنگام خواب هم بسیار مناسب است.
از طرف منفی، هیچ DCT در توقف شروع رانندگی به اندازه اتوماتیک \"معمولی\" روان نیست و تعیین کننده نیست (به خصوص اگر سبک تهاجمی \"نقطه و شلیک\" داشته باشید)، و اگر حالت اسپرت ماشین را درگیر کنید، یادداشت پیشرفته موتور به داخل کابین سرسخت و قطبی می شود. این بسیار رقابت کننده است.
موتور تنفس فوق العاده بالا و مزمن مزدا تا زمان گرم شدن در حالت روشن / خاموش به طور غیرمعمول با صدای بلند باقی می ماند.
با این وجود، این مزاحم نسبت به قبل آرام و آرام تر است و مزدا به لطف گره های لاستیکی بیشتر در بدن و عایق بی حسی صدا، تلاش زیادی برای کاهش سر و صدا، لرزش و شدت نفوذ می کند.
در حالی که به نظر می رسد جعبه دنده شش سرعته اتوماتیک از نظر برخی استانداردها فاقد نسبت است، اما در واقع از لحاظ نقشه برداری بسیار خوب طراحی شده است.
تعویض در زمان مناسب انجام می شود، در زمان سریع انجام می شود، و در حالت اسپورت حتی به شدت تهاجمی تغییر مسابقات. به علاوه، در توقف رانندگی، کار به راحتی انجام می شود.
برای کسانی که از ایده موتور اصلی حمل و نقل Mazda راضی نیستند، گزینه جدید کارآمد تری به نام SkyActiv X اواخر امسال با فناوری جدید جرقه زنی با احتراق فشرده سازی وارد بازار می شود، اگرچه از قیمت بالایی برخوردار است.
از نظر مصرف سوخت، هر دو قادر به استفاده از بنزین 91RON هستند. ادعاهای ADR نشان می دهد که کیا 6.8 لیتر در هر 100 کیلومتر در چرخه ترکیبی در مقایسه با 6.5 لیتر در 100 کیلومتر برای مزدا استفاده می کند.
به طور طبیعی، این ارقام کششی هستند که با رانندگی تهاجمی بالاتر می روند، اگرچه بین این جفت در مدت زمان مشترک آنها به ندرت تفاوت وجود دارد.
به ادامه بررسی مقایسه فضای داخلی این دو خودرو می پردازیم:
مقایسه بخش داخلی:
فضای داخلی Kia به وضوح هدف اسپورت بودن خود را تبلیغ می کند.
صندلی های چرمی دارای رده های قرمز رنگ هستند و دوخت قرمز در سرتاسر صندلی ها، درها و فرمان مشاهده می شود.
هایلایت های نقره ای پدال را تزئین می کنند و دریچه های گرد توربین شما را به یاد Stinger GT می اندازد. عنوان اصلی جت مشکی است.
سنج های آنالوگ سفید روی سیاه بسیار خوانا هستند و صفحه دیجیتال بین آنها یک سرعت دیجیتالی را نشان می دهد.
چرخ دارای سوئیچ های خوب نقره ای در هر بلندگو است که عملکردهای صوتی (چپ) و کروز کنترل (راست) را کنترل می کند، در حالی که کنار زانوی راست شما دکمه های میانبر مختلفی وجود دارد که سیستم های کمکی را کنترل می کنند.
صفحه نمایش لمسی 8.0 اینچی دارای یک رابط کاربری ساده است که به عنوان صفحه اصلی نمایش نقشه ها، رادیو و یک میانبر برای سایر منوهای فرعی، به طور پیش فرض نمایش داده نمی شود.
پشت سیاه کنترلر آب و هوا و نور قرمز کمی قدیمی به نظر می رسد. دکمه های کنار تعویض دنده رویه چرمی حالت رانندگی و دمای صندلی را کنترل می کنند.
صندلی های عقب فضای زیادی برای پا، سر و زانو برای دو بزرگسال 180 سانتی متری فراهم می کند (بهترین کف پا برای بچه ها).
قسمت پشتی صندلی های جلو از پلاستیک سخت ساخته شده است تا به راحتی تمیز شود. تسهیلات شامل صندلی بغل تاشو با تاج پوشش، چراغ هالوژن زرد و منافذ جداگانه هوا است.
صندوق عقب دارای اندازه قابل توجهی 502 لیتر است و قرقره های کمی صندلی های عقب را برای قرار دادن وسایل طولانی تر، 60 60 را پایین می اندازند.
در زیر کف بارگیری چرخ یدکی موقت صرفه جویی در فضا قرار دارد که باید برای اکثر نیازهای خریداران مناسب باشد.
در مقابل، فضای داخلی مزدا 3 راحتی بیشتری احساس می کند.
ما می خواهیم چرم را مانند بالشتک روی داشبورد، درها و تونل انتقال نیرو، چرخ نازک لبه دار، تابلو برق با زیبایی رطوبت، ترمز دستی برقی و صفحه های لمسی خمیده به عنوان دلایل ذکر کنیم.
مواد و بافت ها در سطح بالاتری قرار دارند و روی صندلی های پارچه ای کنار گذاشته می شوند.
از صندلی راننده، مزدا احساس می کند که می خواهد شما را بغل کند.
حال در این پست قرار است به مقایسه کیا سراتو مزدا 3 بپردازیم: اگر بگویید می خواهید حدود 35000 دلار برای یک سدان کوچک هزینه کنید. شما عضو یک گروه رو به کاهش هستید، اما یکی با دو انتخاب کاملاً برجسته نسل جدید مزدا 3 G25 Evolve و کیا سراتو GT.
نمونه اول از ژاپن طراحی ورق تمیز کلاسیک را با منحنی برای سوزاندن و یک فضای داخلی پیشرفته با فناوری پیشرفته ارائه می دهد که به همه یادداشت های مناسب ضربه می زند.
در مقابل، دومی از کره تمرکز خود را بر روی ارائه ظاهری اسپورت و عملکرد ضعیف برای جلب افراد پس از برخی هیجانات رانندگی می گذارد.
تعیین اینکه بهترین کدام است بدون شک به ترجیحات شما بستگی دارد، اگرچه اشتراکات کافی برای انتخاب یکی از آنها وجود دارد.