بخش پنجم مقایسه دینامیک کیا سراتو و مزدا 3

دینامیک:
برگ برنده کیا تیم مهندسان استرالیایی آن است که به آنها پارامترهای تعلیق و قطعات (فنر، میراگر، بوش و میله) داده می شود تا از بین راه ها و سلیقه های محلی تغییر شکل دهند.

این تیم به دنبال یک نرخ فنر نسبتاً محکم و کنترل کننده خوب دمپر است، اگرچه در مقایسه با مزدا یا حتی چیزی مانند Ford Focus ST Line یا Hyundai i30 N Line، ویژگی سواری آن سخت است. اگر نرمی، راحتی و سرکوب NVH اولویت هستند، بهترین نیست. از نظر پویایی بسیار عالی است، با مقاومت فرمان الکتریکی به خوبی مرتب شده که در حالت اسپورت بیشتر می شود و به دلیل داشتن تایرهای Michelin Pilot Sport 4 با کیفیت زیاد در جاده ها مناسب است.
مزدا با ارائه یک تجربه رانندگی اسپرت به خود می بالد و این 3 کاملاً توانمند باقی مانده است.
فرمان کاملاً وزنی دارد و ضربات دمپ می شود، در حالی که یک سیستم G Vectoring تغییر شکل یافته نیز وجود دارد که گشتاور موتور را بر اساس ورودی های فرمان به چرخ های جلو تعدیل می کند و به طور موثر وزن خودرو را منتقل می کند. سیستم تعلیق جلو از پایه های MacPherson تشکیل شده است، در حالی که در عقب این شرکت به یک چرخش ارزان تر و آسان تر برای بسته بندی تیر پیچشی تبدیل شده است (برخلاف کیا) با کمی تجارت در نگهداری جاده در محدودیت ها.
راحتی سواری بسیار عالی است، با تمرکز بر جدا کردن شما از سطوح تیز جاده و کاهش پرتاب سر.
مسافر من یادداشت های بسیار خوانایی را یادداشت می کرد در حالی که من با تهاجمی از بعضی پیچ ها عبور می کردم، که غیر معمول است - یا کیفرخواست مهارت رانندگی من است یا مهارت نوشتن او! سرانجام، صدای 60dB مزدا در صدای کابین که با سرعت 100 کیلومتر در ساعت خوانده می شود، سه برابر تر از اندازه کیا بود.
نکته مهم در هر دو مورد، فناوری کمک راننده که در بالا ذکر شد به خوبی کار می کند، در صورت چرخش چرخ در هر اتومبیل، باید از خط جاده ای کاملاً رنگ آمیزی شده استفاده کنید، کنترل سرعت کروز سریع به شکاف ها پاسخ می دهد، و نظارت بر نقطه کور تا حدی استرس دارد از ادغام (چک کردن سر خود را متوقف نکنید).
 روی کاغذ، پرتو پیچشی عقب Mazda و عدم تنظیم محلی باعث می شود که آن پایین تر به نظر برسد، اما راحت تر و کمی ساکت تر است، در حالی که هنوز هم چابک است. به طور کلی، این نکته را برای این بازبینی می کند.


بخش چهارم مقایسه پیشرانه های مزدا 3 و کیا سراتو

مزدا با یک گزینه جعبه دنده دستی شش سرعته ارزان قیمت 1000 دلاری در دسترس است، اما کیا فقط خودکار است.
هر دو اتومبیل که در اینجا آزمایش شده اند دارای شیفت تعویض هستند که پشت چرخ نصب شده و حالت های دستی محدود را کنترل می کنند و هر دو دارای دکمه های اسپورت هستند که به گیربکس می گویند دنده های پایین تر را برای افزایش پاسخ نگه دارد.
موتور کیا به دلیل شکل نمودار گشتاور، از لحاظ عضلانی بیشتر و از قدرت پایین کشیدن بیشتری برخوردار است و با توجه به وزن تقریباً یکسان دو ماشین (مزدا 6 کیلوگرم سنگین تر است) یک مشت زننده است.
جعبه DCT آن در جابجایی سریع آتش هنگام خواب هم بسیار مناسب است.
از طرف منفی، هیچ DCT در توقف شروع رانندگی به اندازه اتوماتیک \"معمولی\" روان نیست و تعیین کننده نیست (به خصوص اگر سبک تهاجمی \"نقطه و شلیک\" داشته باشید)، و اگر حالت اسپرت ماشین را درگیر کنید، یادداشت پیشرفته موتور به داخل کابین سرسخت و قطبی می شود. این بسیار رقابت کننده  است.
موتور تنفس فوق العاده بالا و مزمن مزدا تا زمان گرم شدن در حالت روشن / خاموش به طور غیرمعمول با صدای بلند باقی می ماند.
با این وجود، این مزاحم نسبت به قبل آرام و آرام تر است و مزدا به لطف گره های لاستیکی بیشتر در بدن و عایق بی حسی صدا، تلاش زیادی برای کاهش سر و صدا، لرزش و شدت نفوذ می کند.
در حالی که به نظر می رسد جعبه دنده شش سرعته اتوماتیک از نظر برخی استانداردها فاقد نسبت است، اما در واقع از لحاظ نقشه برداری بسیار خوب طراحی شده است.
تعویض در زمان مناسب انجام می شود، در زمان سریع انجام می شود، و در حالت اسپورت حتی به شدت تهاجمی تغییر مسابقات. به علاوه، در توقف رانندگی، کار به راحتی انجام می شود.
برای کسانی که از ایده موتور اصلی حمل و نقل Mazda راضی نیستند، گزینه جدید کارآمد تری به نام SkyActiv X اواخر امسال با فناوری جدید جرقه زنی با احتراق فشرده سازی وارد بازار می شود، اگرچه از قیمت بالایی برخوردار است.
از نظر مصرف سوخت، هر دو قادر به استفاده از بنزین 91RON هستند. ادعاهای ADR نشان می دهد که کیا 6.8 لیتر در هر 100 کیلومتر در چرخه ترکیبی در مقایسه با 6.5 لیتر در 100 کیلومتر برای مزدا استفاده می کند.
به طور طبیعی، این ارقام کششی هستند که با رانندگی تهاجمی بالاتر می روند، اگرچه بین این جفت در مدت زمان مشترک آنها به ندرت تفاوت وجود دارد.

بخش سوم مقایسه فضای داخلی مزدا 3 و کیا سراتو

به ادامه بررسی مقایسه فضای داخلی این دو خودرو می پردازیم:  

این نمایشگر سر به بالا با سرعت و داده های ناوبری نیز لمس زیبایی دارد، زیرا به این معنی است که برای جستجوی اطلاعات به ندرت لازم است چشم خود را از جاده خارج کنید. از آنجا که طراحان کابین مزدا صفحه را از راننده دورتر کرده اند، دیگر با لمس کنترل نمی شود، بلکه فقط از طریق صفحه دوار BMW / Audi در امتداد تونل انتقال با کمک دکمه های میانبر کنترل می شود.
این واقعیت که مزدا در گذشته از Apple CarPlay و Android Auto استقبال کرده است، بسیار مورد استقبال قرار گرفته است.
برخلاف مزدا 3 هاچ بک، این سدان با در نظر گرفتن سرنشینان صندلی عقب طراحی شده است. بنابراین در حالی که اولی دارای پنجره های باریک کناری و یک ستون بزرگ C است که از بیرون به نظر سکسی می رسد اما از داخل دید را کاهش می دهد، سدان رویکرد متعارف تری دارد. فضای اشغال مانند کیا است و در آن منافذ دریایی و گلدان قرار دارد. ظرفیت 444 لیتر صندوق عقب نسبت به کیا 58 لیتر کمتر است، اما 149 لیتر بیشتر از پوکه مزدا 3 است. همانند رقیب خود، یک تایر اضافی برای صرفه جویی در فضا در زیر طبقه بارگیری وجود دارد و اهرم هایی نیز در صندوق عقب نصب شده اند تا صندلی های عقب را به پایین 60 40 بچرخانند.
در حالی که فضای داخلی اسپرت سراتو از ویژگی های بسیار خوبی برخوردار است، مزدا احساس کمی خاص تری دارد و بسیار عملی تر از مدل پوکی هاچ است. این فقط درخشان است.

پیشرانه ها:
کیا مجهز به یک پیشرانه 1.6 لیتری توربوشارژ بنزینی است که با هیوندای i30 N Line در میان تعداد زیادی اتومبیل دیگر تولید می شود و حداکثر قدرت 150 کیلووات را در 6000 دور در دقیقه تولید می کند و حداکثر گشتاور 265 نیوتن متر را بین 1500 و 4500 دور در دقیقه تولید می کند. نیرو از طریق یک گیربکس اتوماتیک هفت کلاچه دو سرعته به چرخ های جلو منتقل می شود.
در مقابل، مزدا دارای یک حجم موتور بزرگتر 2.5 لیتری چهار سیلندر بدون توربوشارژر است که مجهز به یک سیستم غیرفعال سازی پیشرفته سیلندر برای حفظ ذخایر سوخت تحت رانندگی با استرس کم و شروع بدون توقف است.
این موتور در 6000 دور در دقیقه 139 کیلووات و در 4000 دور در دقیقه 252 نیوتن متر تولید می کند، FWD است و از شش سرعته اتوماتیک با مبدل گشتاور استفاده می کند.
 


بخش دوم مقایسه فضای داخلی مزدا 3 و کیا سراتو

مقایسه بخش داخلی:
فضای داخلی Kia به وضوح هدف اسپورت بودن خود را تبلیغ می کند.
صندلی های چرمی دارای رده های  قرمز رنگ هستند و دوخت قرمز در سرتاسر صندلی ها، درها و فرمان مشاهده می شود.
هایلایت های نقره ای پدال را تزئین می کنند و دریچه های گرد توربین شما را به یاد Stinger GT می اندازد. عنوان اصلی جت مشکی است.
سنج های آنالوگ سفید روی سیاه بسیار خوانا هستند و صفحه دیجیتال بین آنها یک سرعت دیجیتالی را نشان می دهد.
چرخ دارای سوئیچ های خوب نقره ای در هر بلندگو است که عملکردهای صوتی (چپ) و کروز کنترل (راست) را کنترل می کند، در حالی که کنار زانوی راست شما دکمه های میانبر مختلفی وجود دارد که سیستم های کمکی را کنترل می کنند.
صفحه نمایش لمسی 8.0 اینچی دارای یک رابط کاربری ساده است که به عنوان صفحه اصلی نمایش نقشه ها، رادیو و یک میانبر برای سایر منوهای فرعی، به طور پیش فرض نمایش داده نمی شود.
پشت سیاه کنترلر آب و هوا و نور قرمز کمی قدیمی به نظر می رسد. دکمه های کنار تعویض دنده رویه چرمی حالت رانندگی و دمای صندلی را کنترل می کنند.
صندلی های عقب فضای زیادی برای پا، سر و زانو برای دو بزرگسال 180 سانتی متری فراهم می کند (بهترین کف پا برای بچه ها).
قسمت پشتی صندلی های جلو از پلاستیک سخت ساخته شده است تا به راحتی تمیز شود. تسهیلات شامل صندلی بغل تاشو با تاج پوشش، چراغ هالوژن زرد و منافذ جداگانه هوا است.
صندوق عقب دارای اندازه قابل توجهی 502 لیتر است و قرقره های کمی صندلی های عقب را برای قرار دادن وسایل طولانی تر، 60 60 را پایین می اندازند.
در زیر کف بارگیری چرخ یدکی موقت صرفه جویی در فضا قرار دارد که باید برای اکثر نیازهای خریداران مناسب باشد.
در مقابل، فضای داخلی مزدا 3 راحتی بیشتری احساس می کند.
ما می خواهیم چرم را مانند بالشتک روی داشبورد، درها و تونل انتقال نیرو، چرخ نازک لبه دار، تابلو برق با زیبایی رطوبت، ترمز دستی برقی و صفحه های لمسی خمیده به عنوان دلایل ذکر کنیم.
مواد و بافت ها در سطح بالاتری قرار دارند و روی صندلی های پارچه ای کنار گذاشته می شوند.
از صندلی راننده، مزدا احساس می کند که می خواهد شما را بغل کند.

موقعیت نشیمن کم است، دریچه ها در کنار ابزار محکم بسته می شوند و صفحه نمایش 8.8 اینچی تبلت (با یک رابط تمیزتر، صفحه نمایش پهن تر صفحه نمایش ناوبری و بارگذاری سریع تر از قبل) درایور است.



بخش اول مقایسه مزدا 3 G25 Evolve و کیا سراتو GT



حال در این پست قرار است به مقایسه کیا سراتو مزدا 3 بپردازیم: اگر بگویید می خواهید حدود 35000 دلار برای یک سدان کوچک هزینه کنید. شما عضو یک گروه رو به کاهش هستید، اما یکی با دو انتخاب کاملاً برجسته نسل جدید مزدا 3 G25 Evolve و کیا سراتو GT.

نمونه اول از ژاپن طراحی ورق تمیز کلاسیک را با منحنی برای سوزاندن و یک فضای داخلی پیشرفته با فناوری پیشرفته ارائه می دهد که به همه یادداشت های مناسب ضربه می زند.
در مقابل، دومی از کره تمرکز خود را بر روی ارائه ظاهری اسپورت و عملکرد ضعیف برای جلب افراد پس از برخی هیجانات رانندگی می گذارد.
تعیین اینکه بهترین کدام است بدون شک به ترجیحات شما بستگی دارد، اگرچه اشتراکات کافی برای انتخاب یکی از آنها وجود دارد.


قیمت و مشخصات:
شش سطح مشخصات مزدا 3 وجود دارد. G25 Evolve در وسط، بالاتر از G20 Touring قرار دارد اما در زیر G25 GT و G25 Astina با مشخصات بالاتر قرار دارد. پیش از این با هزینه 30490 دلار در جاده، لیستی از قیمت خود را می پوشاند، که البته با توجه به موقعیت مکانی شما که 34300 دلار است، برابر است با یک قیمت دور رانندگی.
کیا سراتو GT در ردیف چهار سطح خود قرار دارد و از لیست قیمت 31990 دلار استفاده می کند. با این حال، کیا همچنین قیمت ملی استاندارد 32،990 دلار را ارائه می دهد، بنابراین می توانید از اینجا به بعد قیمت های لیست ذکر شده را نادیده بگیرید.
کمبود تجهیزات کم است، مخصوصاً اگر مدتی است اتومبیل کاملاً جدیدی رانندگی نکرده اید. چراغ های جلو LED، رینگ های 18 اینچی آلیاژی، یک کلید مجاورتی، آینه های جانبی تاشو اتوماتیک برقی، هشت بلندگو، ناوبری ماهواره ای، نرم افزار Apple CarPlay / Android Auto، رادیوی دیجیتال و کنترل آب و هوای دو منطقه مشترک برای هر دو مورد است.
همچنین هرکدام از آنها دارای رتبه پنج ساله سقوط ANCAP بوده و از ویژگی های کمک راننده مانند ترمز اضطراری خودکار استفاده کرده اند که ماشین ها، عابران پیاده و دوچرخه سواران را حس می کند. همچنین هرکدام از آنها دارای سنسورهای پارک عقب، نظارت بر نقاط کور، کمک نگهدارنده خط و کروز کنترل فعال هستند که با سرعت ماشین پیش رو مطابقت دارد. کیا به تنهایی دارای سنسورهای جلو، چراغ های روشنایی روز LED (مزدا هالوژنی است)، روکش صندلی چرمی با گرمایش و تهویه برای سرنشینان جلو (مزدا دارای پارچه است) و دو پیش تنظیم حافظه به همراه شارژر تلفن بی سیم استاندارد Qi است.
مزدا به تنهایی یک نمایشگر سر به جلو در جلوپنجره ارائه می دهد.
حکم کیا به لطف ارزان بودن در جاده و لیست طولانی تر از ویژگی های منحصر به فرد، مزدا را در این مورد ضعیف می کند.